عکس کاور مغز
b1
خانه » ۱۰ باور نادرست درباره‌ مغز انسان!

۱۰ باور نادرست درباره‌ مغز انسان!

b3

باورهای نادرست زیادی دربارهٔ مغز انسان و نحوهٔ عملکرد آن وجود دارد. برای مثال جالب است بدانید بر خلاف باور رایجی که ادعا دارد انسان در بهترین حالت تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود استفاده می‌کند، همین حالا که این متن را می‌خوانید چیزی بیشتر از ۱۰ درصد مغز شما درگیر است.

در ادامه با عجیب‌ترین همراه باشید تا با ۱۰ مورد از این باورها آشنا شویم.

از باورهای رایج بین عموم مردم گرفته تا مطالب بی‌پایه و اساس مجلات و رسانه‌ها، توانایی‌های مغز همواره پای ثابت شایعات متداول بوده و هستند.

10- استفاده از تنها کسری از ظرفیت مغز

10

ویلیام جیمز، روانشناس مشهور در سال ۱۹۰۷ ادعا کرد: «ما تنها از بخش کوچکی از منابع ذهنی خود استفاده می‌کنیم» . بعدها یک روزنامه‌نگار حرف‌های او را این‌گونه تغییر داد که «افراد به طور متوسط تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود استفاده می‌کنند.»

اما بر خلاف این باور نادرست مشهور، اسکن‌های مغزی نشان می‌دهند که ما از تمامی بخش‌های مغز خود استفاده می‌کنیم، هرچند تمامی این بخش‌ها هم زمان فعال نیستند. به همین دلیل است که آسیب رسیدن به هر کدام از بخش‌های مغز (مانند صدمه بر اثر سکتهٔ مغزی) موجب تاثیرات نامطلوب روانی و رفتاری می‌شود.

9- پخش کردن موسیقی کلاسیک برای نوزادان به منظور افزایش بهرهٔ هوشی

9

ایالت جورجیای آمریکا در سال ۱۹۹۸ سی‌دی‌های موسیقی کلاسیک بین خانواده‌های دارای فرزند نوزاد توزیع کرد. هر سی‌دی حاوی پیامی از طرف فرماندار بود: «امیدوارم هم شما و هم کودک‌تان از این موسیقی لذت ببرید و کوچولوی شما با گوش کردن به این موسیقی یک شروع هوشمند داشته باشد.» درحالی‌که جملات فرماندار جذاب و احساساتی هستند، تأثیر موسیقی کلاسیک بر مغز کودکان (مشهور به اثر موتزارت) به شدت مورد تردید است.

این ایده اولین بار از یک تحقیق در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه کارولینا به وجود آمد. تحقیق نشان می‌داد ۳۶ دانشجو پس از گوش دادن به موسیقی موتزارت و شرکت در آزمون سنجش IQ، نسبت به دانشجویانی که قبل از آزمون در سکوت به سر می‌بردند نتایج بهتری کسب کردند.

این نتایج تابه‌حال در هیچ آزمایش دیگری تکرار نشده‌است. در حقیقت بررسی دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۹۹ روی ۱۶ تحقیق مشابه نشان داد که اثر موتزارت واقعی نیست.

8- رشد مغز در بزرگسالان

8

موش‌های بالغ، خرگوش‌ها و حتی پرنده‌ها هم می‌توانند نورون‌های جدید در مغزشان رشد دهند، اما با گذشت بیش از ۱۳۰ سال آزمایش و تحقیق، دانشمندان نتوانسته بودند رشد سلول‌های مغزی جدید در مغز انسان‌های بالغ را شناسایی کنند. همهٔ این‌ها در سال ۱۹۹۸ تغییر کرد؛ هنگامی که یک تیم سوئدی نشان دادند که سلول‌های جدیدی در قسمت هیپوکمپوس (قسمتی از مغز که مربوط به ذخیرهٔ خاطرات جدید است) مغز افراد بالغ رشد کرده‌اند.

در سال ۲۰۱۴ تیمی از انستیتو کارولینسکا در سوئد با ردگیری کربن ۱۴ در DNA برای تخمین عمر سلول‌ها، تأیید کردند که استراتوم (ناحیه‌ای از مغز که به توانایی کنترل حرکتی و شناختی مربوط می‌شود) هم در طول حیات نورون‌های جدید تولید می‌کند. هرچند مغز ما در بزرگسالی مانند مغز یک نوزاد، زایشگاه سلول‌های مغزی نیست، اما به طور مداوم بازسازی می‌شود.

7- قوی بودن مغز مردها از لحاظ ریاضیات و علوم و احساساتی بودن مغز زنان

7

آناتومی مغز مردها و زنان تفاوت‌های بسیار جزئی دارد. هیپوکمپوس که مربوط به خاطرات است در زنان بزرگ‌تر است، درحالی‌که آمیگدال که مربوط به احساسات است در مردان بزرگ‌تر است. (دقیقاً بر خلاف باور رایج). شواهد نشان می‌دهند که این نابرابری‌های جنسیتی ناشی از توقعات فرهنگی هستند، نه بیولوژی.

برای مثال در سال ۱۹۹۹، روانشناسان اجتماعی در دانشگاه واترلو در اونتاریو آزمون سخت ریاضی به مردان و زنان دادند. زن‌ها (حتی آن‌هایی که سابقهٔ ریاضیات قوی در کارنامهٔ خود داشتند) نمرات پایین‌تری از مردان کسب کردند. اما وقتی آزمایش بر روی زنان و مردانی انجام شد که در گذشته مورد تبعیض جنسیتی قرار نگرفته بودند، نتایج آزمایش برای زنان و مردان یکسان بود.

6- کما و شباهت آن به خواب

6

در فیلم‌ها کما بدون ضرر نمایش داده می‌شود: بیمار به خوبی و راحتی برای مدت چندین ماه بر روی تختی خوابیده و سپس صحیح و سالم از خواب بیدار می‌شود، درحالی که هیچ‌گونه آسیبی از این وضعیت به او نرسیده است.

در دنیای واقعی کسانی که از کما نجات پیدا می‌کنند معمولاً از معلولیت‌های ناشی از آن رنج خواهند برد و نیاز به توانبخشی دارند. اسکن مغزی دلیل این اثر را برای ما روشن می‌کنند. دانشمندان فرانسوی در سال ۲۰۱۲ متوجه شدند که بخش‌های پر ترافیک مغز (که معمولاً حتی در زمان خوابیدن هم فعال هستند) در بیماران کما غیر فعال و خاموش هستند.

بیشتر کماها بیشتر از دو تا چهار هفته دوام نمی‌آورند. پس هر چیزی را که در سریال Grey’s Anatomy می‌بینید باور نکنید.

5- جدول حل کردن و تقویت حافظه

5

اگر در حل جداول کلمات متقاطع با استعداد نیستید و علاقه‌ای هم به انجام آن ندارید، خبر خوبی برای شما داریم: دانشمندان علوم اعصاب دریافته‌اند که حل کردن جدول، اگر هم تأثیر مثبتی بر روی توانایی‌های شما داشته باشد، تنها موجب بهبود توانایی شما در حل کردن جدول می‌شود!

تحقیقی در سال ۲۰۱۱ توسط کالج پزشکی آلبرت اینشتین نشان داد که حل جدول در ابتدا باعث تأخیر در آغاز زوال حافظه در افرادی با سن بین ۷۵ تا ۸۵ سال می‌شود. اما به دلایل نامعلومی وقتی که فرد نشانه‌هایی از زوال عقل داشته باشد، حل جدول زوال حافظه را نیز شدت می‌دهد.

امروزه بیشتر نوروساینتیست‌ها موافق‌اند که جدول حل کردن ضرری ندارد، اما انتظار نداشته باشید تا با حل جدول فراموشکاری خود را جبران کنید.

4- سبک یادگیری (Learning Style) و نقش آن در آموزش

4

آیا تابه‌حال در تست‌های تشخیص سبک یادگیری شرکت کرده‌اید؟ آیا مشاور شما تابه‌حال به شما گفته است که شما باید به صورت صمعی یا بصری درس‌های خود را فرابگیرید؟ اصلاً دوست نداریم تصورات شما را مخدوش کنیم، اما متاسفانه شواهد کافی برای اثبات چنین ادعاهایی وجود ندارد.

در سال ۲۰۰۶، روانشناسان دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا متوجه شدند که دانشجویانی که به آن‌ها مطابق سبک یادگیری‌شان تدریس می‌شد، در امتحانات موفق‌تر از بقیه ظاهر نمی‌شدند.

مقاله‌ای در سال ۲۰۰۹ هم نشان می‌داد که هیچ تحقیق علمی که ثابت کند سبک یادگیری و سبک تدریس باید با هم هماهنگ باشند وجود ندارد. اما اصول گسترده و همگانی‌ای وجود دارند که با رعایت آن‌ها هر کسی می‌تواند در یادگیری بهتر عمل کند. مانند تکرار، شرکت در آزمون، و فاصله دادن بین جلسات یادگیری و ... .

3- الکل و سلول‌های مغزی

3

هرچند مصرف الکل ممکن است برای سلامتی مضر باشد و شانس ابتلا به بیماری‌هایی از ناراحتی‌های کبد و بیماری‌های مرتبط با پانکراس گرفته تا سرطان دهان و معده را افزایش دهد، اما موجب مرگ سلول‌های مغزی نمی‌شود.

وقتی دانشمندان انستیتو بارتولین دانمارک مغز افراد الکلی و افراد سالم را با هم مقایسه کردند، متوجه شدند که تعداد نورون‌های مغز هر دو دسته یکسان است.

البته الکل مانند بسیاری از مواد دیگر در دوزهای بالا می‌تواند سلول‌های مغز را از بین ببرد (به خصوص سلول‌های مغز حساس و در حال توسعهٔ جنین را).

2- حس ششم

2

ادراک فراحسی (ESP)، یا به اصطلاح حس ششم، اولین بار توسط آزمایشی در دهه ۱۹۳۰ مطرح شد. جوزف بنکس راین، گیاه‌شناس دانشگاه دوک، ادعا می‌کرد افرادی که به آن‌ها روی خالی یک کارت نشان داده می‌شد، به درستی قادر به حدس زدن شکل روی دیگر کارت بوده‌اند و این با استفاده از خواندن ذهن فردی که کارت را در دست گرفته میسر شده‌است.

هرچند از آن زمان هیچ آزمایش دیگری به این نتیجه نرسیده است، شایعهٔ دکتر بکنس به قوت خود پابرجا باقی‌ماند. در جریان جنگ سرد، CIA با استخدام جاسوسانی که ادعا می‌کردند قدرت ذهن‌خوانی دارند به این شایعه قوت بخشید.

سرانجام در سال ۱۹۹۵ بعد از این‌که CIA به این نتیجه رسید که چیزی به اسم حس ششم وجود ندارد، شبکهٔ جاسوسان ذهن‌خوان خود را منحل کرد.

1- چپ مغز (منطقی) و راست مغز (خلاق) بودن افراد

1

در دههٔ ۱۹۶۰ راجر اسپری، دانشمند علوم اعصاب و روان انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا (کلتک) الیاف مرتبط‌کنندهٔ دو نیم‌کرهٔ راست و چپ مغز تعدادی از بیماران مبتلا به صرع را قطع کرد تا تشنج آن‌ها را کاهش داده یا حذف کند. سپس با انجام آزمایشی تصاویری را به چشم راست یا چپ بیماران نشان داد.

او سپس به این نتیجه رسید که نیم‌کرهٔ چپ مغز اطلاعات کلامی را بهتر پردازش می‌کرد و نیم‌کرهٔ راست اطلاعات بصری و فضایی را. بعد از دهه‌ها گذشتن از آن آزمایش، هنوز هم نتایج آن به غلط تفسیر می‌شوند و در کتاب‌ها و مجلات زرد موفقیت به کرات دربارهٔ افراد راست مغز و چپ مغز نوشته می‌شود. هیچ مدرک معتبری دربارهٔ تشخیص نوع شخصیت افراد بر اساس نیم‌کرهٔ قوی‌تر مغز وجود ندارد و جالب اینجاست که اسناد و مدارک زیادی وجود دارند که این نظریه را رد می‌کنند.

برای مثال در سال ۲۰۱۲ روانشناسان دانشگاه بریتیش کلمبیا به این نتیجه رسیدند که تفکر خلاق شبکهٔ وسیع عصبی را در مغز فعال می‌کند که به طور خاص مربوط به هیچکدام از دو نیم‌کرهٔ مغز نیست.

منبع فارسیزومیت

منبع خارجیPopular Science

هومن نوربخش

هومن نوربخش

دانشجوی کامپیوتر، علاقه‌مند به دنیای وب و سابقه ۶ سال وبلاگ‌نویسی و نویسندگی در سایت و همچنین در زمینه Front-end فعالیت می‌کنم. امیدوارم از مطالب لذت ببرید.

b2
6 نظرات
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments
بی نام
بی نام
۲ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۱۴

چقد مسخره اس که فکر میکنن دخترا همش احساسی ان و همش در حال گریه کردن هستن حتی تو بیشتر فیلم ها دخترا شخصیتی رو دارن که همش در حال گریه کردنه واقعا درک نمیکنم این همه تبعیض رو -_____-

ممتاز
ممتاز
۲۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۰

خوب بود

نیما
نیما
۲۸ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۰۲

زیاد قابل قبول نبود که حس ششم وجود نداره! و این که با شماره ی اول موافق بودم کاملا چون تو بیمار های دو قطبی دلیل افزایش خلاقیت اینه که مغز از بالا و پایین خودش به طور نوبتی بیشتر استفاده استفاده می کنه که رابطه ی مستقیم با خلاقیت داره . این به نیمکره ها زیاد مربوط نیست. مورد دهم هم راجع به درصد استفاده از مغز گفته شده بود؛ درسته که انسان از تمام سلول های مغزی خودش استفاده می کنه و هیچ جایی بلا استفاده نمی مونه-نشون به اون نشون که اگه قابل استفاده نبود و اضافی… بیشتر بخوانید »

آمیس
آمیس
۶ شهریور ۱۳۹۹ ۲۲:۱۷
Reply to  نیما

شما هم بین همون آدام های شایعه دوست بمون facepalm facepalm facepalm

بی نام
بی نام
۲ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۱۲
Reply to  آمیس

-_-

بنیامین نوربخش
بنیامین نوربخش
۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۳۵

بسیار عالی اقای نوربخش

b1