شاید فکر کنید هالووین (Halloween) و رسم و رسوم هالووینی در لباسهای عجیبوغریب و شکلاتهای جورواجور خلاصه میشود؛ اما قضیه به این سادگیها نیست! این تعطیلات که از اوایل قرن بیستم در آمریکا رواج یافت، در واقع ریشه در عقاید قبیلهای دارد. حدود ۲۰۰۰ سال پیش، هالووین جشن سال نو سلتیکیها بود (Celtic)، مردمی که قبل از آنگلوساکسونها در جزایر انگلیس و ایرلند زندگی میکردند. اسمش هم در اصل «سمهین» (Samhain) بود، که در زبان گیلیک (Gaelic) یعنی پایان تابستان.
بعضی رسوم هالووینی، مثل ساختن فانوسهای کدو تنبل، از فولکلور ایرلندی گرفته شدهاند و قرنها دستبهدست چرخیده تا به دوران ما رسیدهاند. اما بقیهٔ آنها، مثل آبنباتهای ذرتشکل (candy corn)، اخیراً به هالووین اضافه شدهاند. در ادامه شما را با حکایت پشت ۱۳ نشانه ترسناک هالووینی، مثل عنکبوتها، جادوگران و مراسم قاشقزنی آشنا میکنیم.
13- گربههای سیاه
گربههای سیاه که معمولاً سمبل بد شانسی هستند، در تزیینات هالووینی حضور پر رنگی دارند. شاید ندانید، اما بد نامی این موجودات به عصر سیاه (Dark Ages) و زمانی که تعقیب و محاکمه جادوگران رواج داشت، بر میگردد. در زمانهای دور زنان تنها را به ساحرگی متهم میکردند و میگفتند که حیوانات خانگی آنها دستیار ساحرگی یا حیوان شیطانی هستند که شیطان به آنها بخشیده است.
یک افسانه قرونوسطایی دیگر میگوید شیطان برای معاشرت با ساحرهها خودش را به شکل گربه در میآورده. جالب است بدانید که امروزه گربههای سیاه دیگر در همه جای دنیا نماد بد شانسی و شرارت نیستند و حتی در ایرلند، اسکاتلند و انگلستان معتقدند اگر از مسیر شما عبور کنند، برایتان شانس میآورند.
در زمانهای قدیم، گربهها را دستیار جادوگران و همچنین تجسم انسانی شیطان میدانستند.
12- جک فانوسی (Jack-O’-Lanterns)
درست کردن فانوس از کدو تنبل فقط یک تفریح پاییزی نیست و به قصههای شیطانی بر میگردد. این قصهٔ سلتی، ماجرای یک کشاورز مست به نام جک (Jack) را تعریف میکند که شیطان را گول زد. اما این کار او باعث شد که بعد از مرگ نه به بهشت راهش بدهند نه به جهنم! جک که چارهای جز پرسه زدن در برزخ نداشت، با یک ترب و یک تکه زغال روشن که شیطان از جهنم برایش انداخته بود، یک فانوس برای خودش درست کرد و از آن برای هدایت روح سرگردانش استفاده کرد. سلتیها هم فکر میکنند با ساختن این فانوسها و گذاشتن آنها بیرون از خانههاشان، میتوانند ارواح سرگردانی که در طول هالووین در خیابانها پرسه میزنند را هدایت کنند. اوایل این فانوسها را با خالی کردن ترب درست میکردند و یک شمع کوچک داخل آن میگذاشتند. این فانوسها که صورتهای ترسناکی رویشان تراشیده شده بود، برای ترسانیدن روحهای شیطانی هم استفاده میشدند. در سال ۱۸۴۶ با نایاب شدن سیبزمینی در ایرلند، خانوادههای ایرلندی به آمریکای شمالی سرازیر شدند و این سنت را هم با خودشان آوردند. اما چون ترب در آمریکا به سختی پیدا میشد، به جای آن از کدو تنبل استفاده کردند.
این فانوسها که با تراشیدن کدو تنبل درست میشوند، قدیمها برای هدایت روحهای سرگردان استفاده میشدند.
11- خفاشها
فولکلور قرونوسطا، خفاشها را هم دستیاران ساحرهها و دیدن این موجودات ترسناک را در هالووین بسیار بد شگون میدانست. یک افسانه میگفت اگر خفاشی سه بار دور خانهٔ یکی بچرخد، یکی از ساکنان آن خانه بهزودی خواهد مرد. افسانهای دیگر میگفت اگر در شبهالووین یک خفاش وارد خانهٔ شما شود، نشانه این است که خانهٔ شما روحزده است و ارواح این خفاش را راه دادهاند!
خفاشها هم مثل گربههای سیاه، بد یمن بودند.
10- عنکبوتها
این موجودات وحشتناک و چندشآور، یکی دیگر از نمادهای اصلی هالووین هستند. همانطور که حدس میزنید اینها هم مثل خفاشها و گربههای سیاه در قرونوسطا، همنشینان شیطانی جادوگران به حساب میآمدند. طبق یک خرافات، اگر عنکبوتی روی یک شمع روشن بیفتد و شعلهاش آن را بسوزاند، جادوگران در آن نزدیکیها هستند. یک خرافات دیگر هم میگوید اگر در هالووین یک عنکبوت ببینید، یعنی روح یکی از عزیزانتان دارد شما را نگاه میکند.
این جانور چندشآور هم از نمادهای اصلی هالووین است. در قدیم میگفتند اگر عنکبوت ببینید یعنی روح عزیزانتان دارد شما را نگاه میکند.
9- جادوگران
حتماً بارها تصویر کلیشهای یک جادوگر نحیف را با کلاه نوکتیز سیاه و زگیل روی دماغش که مشغول هم زدن معجون جادویی در پاتیل است، دیدهاید. این تصویر از یک بت به نام «عجوزه» (the crone)، که در طول برگزاری سهمین به آن ادای احترام میشد، ساختهشده. عجوزه، که به آن «پیرزن» و «مادر زمین» هم میگویند، نماد دانش، تغییر و تبدیل فصلهاست. امروزه این عجوزهٔ مهربان و همهچیزدان تبدیل به جادوگری شوم با خندههای شیطانی شدهاست.
این جادوگرهای ترسناک در اصل نشاندهندهٔ الههای به نام عجوزه، که به آن مادر زمین هم میگفتند، بودند.
8- پاتیل
شاید عجیب به نظر برسد اما سلتیهای غیرمسیحی باور داشتند روح هر کسی بعد از مردن به پاتیل عجوزه، که نماد رحم مادر زمین بود، میرود. در آنجا ارواح منتظر تناسخ میماندند و عجوزه با هم زدن، روحهای تازه را به پاتیل وارد میکرد و به روحهای قدیم زندگی دوباره میبخشید. این پاتیل حیات، امروزه جای خود را به نوشیدنی بخاردار کفآلود داده است.
سلتیکیها معتقد بودند روح هرکس بعد از مرگ، وارد پاتیل عجوزه میشود و در آنجا منتظر تناسخ میماند.
7- دستهجاروی جادوگرها
این نماد خرافی هم از افسانههای قرونوسطایی میآید. قدیمترها زنان گوشهگیری که به انجام سحر و جادو متهم میشدند، اغلب فقیر بودند و نمیتوانستند برای خود اسب بخرند و مجبور بودند پیاده و با کمک عصا از جنگل عبور کنند. آنها بعضی وقتها به جای عصا از دستهجارو استفاده میکردند.
فولکلور انگلیسی میگوید جادوگران در هنگان مراسمهای شبانه به بدنشان معجون پرواز میمالیدند، چشمهایشان را میبستند و حس میکردند که دارند پرواز میکنند. این پماد یک جورهایی توهمزا بود، چون بدن را بیحس میکرد، ضربان قلب را بالا میبرد و احساس گیجی به آنها میداد. این علائم، توهم پرواز را در آنها به وجود میآورد.
جادوگرها بعد از مالیدن معجونی، روی جاروهایشان مینشستند و فکر میکردند دارند پرواز میکنند. آن معجون، آنها را متوهم میکرد.
6- قاشقزنی
در زمانهای قدیم، مردم باور داشتند که در طول «سمهین» دروازه بین دنیای ما و دنیای ارواح باز میشود و ارواح مردگان میتوانند به این دنیا بیایند. آنها فکر میکردند این ارواح خودشان را به شکل انسان در میآورند و مثلاً به شکل یک گدا، در خانهها را میزنند و پول و غذا میخواهند. اگر هیچی به آنها نمیدادند، مورد خشم روح واقع میشدند و روح، آنها را نفرین یا تسخیر میکرد.
یک افسانه سلتی دیگر میگفت اگر مانند ارواح لباس بپوشید، آنها فکر میکنند یکی از خودشان هستید و روحتان را تسخیر نمیکنند. در آمریکا، قاشقزنی از اوایل دهه ۱۹۵۰ رواج یافت؛ یعنی بعد از این که توسط مهاجران ایرلندی در اویل دهه ۱۹۰۰ وارد این کشور شد.
بچهها لباسهای مخصوص هالووین میپوشند و به در خانهها میروند. ساکنان خانه هم کیسههای آنها را پر از شکلات میکنند. این رسم شبیه به قاشقزنی ایرانیان در چهارشنبهسوری است.
5- رنگهای هالووینی
همانطور که حتماً تابهحال دیدید، نارنجی و سیاه رنگهای اصلی هالووین هستند. غیرمسیحیان، پاییز و برداشت محصول را با این رنگها جشن میگرفتند. رنگ نارنجی، نماد محصولات و تغییر رنگ برگها و رنگ سیاه نشاندهندهٔ مرگ تابستان و تغییر فصل بود. بعدها سبز، بنفش و زرد هم به رنگهای هالووینی اضافه شد.
نارنجی و سیاه، رنگهای اصلی هالووینی هستند و در تمام تزیینات آن دیده میشوند.
4- شب شیطنت
بعضیها، مخصوصاً نوجوانان شیطان، هالووین را زمان خوبی برای شوخی با همسایههایشان میدانند. از پرت کردن تخممرغ به خانهٔ آنها و پیچیدن دستمال کاغذی به دور خانههایشان گرفته تا له کردن فانوسهای کدو تنبل. شب شیطان پر از شرارت است. سلتیها سمهین را با آتشبازی، انواع بازیها و شوخیهای خندهدار جشن میگرفتند. از دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود که این مراسم رو به خشونت و خرابکاری رفت. بر اساس کتاب «هالووین و دیگر فستیوالهای مرگ و زندگی » (Halloween and Other Festivals of Death and Life) نوشته جک سانتینو (Jack Santino) دلیل اصلی آن، تنش ناشی از رکود بزرگ (Great Depression) بود. برای مهار این خرابکاریها، بزرگترها دوباره رسم قاشقزنی را شروع کردند و به بچهها شکلات دادند. این کار با موفقیت جای شرارتهای جشنهای ۳۱ اکتبر را گرفت، و افراد دردسرساز به جای آن در شب ۳۰ اکتبر به شیطنت پرداختند.
این کدوهای لهشده، حاصل خرابکاری نوجوانان شیطان است.
3- آبنبات سیب
این خوراکیهای خوشمزه هالووینی که از یک سیب چوبدار با روکش شکری تشکیل شدهاند، در اولین روزهای قاشقزنی در آمریکای شمالی رواج پیدا کردند. امروزه آبنبات سیب علاوه بر شربت قرمز سنتی، با کارامل، شکلات و آجیل هم درست میشود.
این آبنبات تلفیقی از سنتهای سلتی و رومی است. فستیوال رومیپامونا (Pamona) که در آن به این الهه درختان میوه ادای احترام میکردند، تقریباً با سمهین همزمان بود. سیب هم نماد این الهه بود و هم نشانهای از جشن برداشت محصول سمهین.
این خوراکیهای خوشمزه، تلفیقی از سنتهای رومی و سلتی میباشند.
2- گرفتن سیب از آب
در قدیم، مردم سیب را به عنوان میوهای نادر که میشد با آن آینده را پیشبینی کنند، میدیدند. گرفتن سیب از آب، یکی از بازیهای سنتیهالووین است که برای پیشگویی استفاده میشد. مردم باور داشتند اولین نفری که بتواند بدون استفاده از دست، سیب را از سطل پر از آب بیرون بیاورد، اولین کسی خواهد بود که ازدواج میکند. اما قضیه جالبتر هم میشد؛ اگر آن شخص شانس میآورد و در اولین تلاش سیب را بیرون میکشید، به این معنی بود که عشق حقیقی را تجربه خواهد کرد. اما کسانی که بعد از چندین بار تلاش بالاخره موفق میشدند سیب را بگیرند در روابط عاشقانه خود دچار تزلزل میشدند. بر اساس یک افسانه دیگر، اگر دختری سیبی را که از آب گرفته بود، در شب هالووین زیر بالش خود میگذاشت، خواب همسر آیندهاش را میدید.
گرفتن سیب از آب، یک بازی سنتی است که انگار قدیمها نقش مهمی در سرنوشت زندگی عشقی مردم داشته!
1- آبنبات ذرتشکل
این آبنبات که بیشترین هماهنگی را با هالووین دارد، در اواخر دهه ۱۸۸۰ میلادی برای اولین بار ساخته شد و در اوایل ۱۹۰۰ به تولید انبوه رسید. مراحل ساخت اولیهٔ این آبنبات خیلی سخت و وقتگیر بود، چون هر رنگ از شربت باید در خمرهای بزرگ گرم و با دقت به قالبهای مخصوص ریخته میشد. اما این آبنباتهای زرد و سفید و نارنجی، که شبیه دانهٔ ذرت هستند، به موفقیت بزرگی تبدیل شدند و تا امروز هم بخش محبوبی از هالووین هستند.
اوایل درست کردن این آب نباتها کار بسیار سختی بود؛ اما با موفقیت چشمگیری که به دست آوردند، به یکی از نمادهای اصلی هالووین تبدیل شدند.
عالی بود ممنون بابت اطلاعات heart
سلام
بسسسیییارررر عالی بود