پیامهایی از موجودات فضایی، آب شفابخش و انرژی لایتناهی. چنین پدیدههایی اگرچه زمانی افسانهای، ناشناخته و غیرقابل باور به نظر میرسیدند، اما اینک همگی به واقعیتهای علمی بدل شدهاند، پدیدههایی که تبیین هریک چالشی اساسی برای علم مدرن امروز محسوب میشود.
وجود چنین چالشهایی گواه آن است که جهانی که انسان با آن روبه رو است، هنوز همچنان در پردهای از اسرار و ناشناختگی پوشیده است. آری، آخرین پیشرفتهای علمی حاکی از آن است که جهان بسیار ناشناختهتر و اسرارآمیزتر از آن است که تاکنون میپنداشتیم. شاید پندارها و تصورهای ما از جهان فاصله بسیاری با حقیقت جهان داشته باشد و شاید این فاصله هیچگاه پر نشود.
13- اثر پلاسبو
برای نشان دادن این اثر به یک نفر داوطلب نیاز است. آزمایش به این ترتیب انجام میشود که به مدت چندین روز و در هر روز چندین مرتبه توسط عاملی، دردی در بدن شخص داوطلب ایجاد میشود. در هر بار، درد با استفاده از مرفین از بین میرود. آزمایش به همین ترتیب تا روز آخر ادامه مییابد. در روز آخر، بدون اطلاع شخص داوطلب به جای مرفین از محلول آب نمک (سالین) استفاده میشود. حدس بزنید چه اتفاقی میافتد؟ در کمال شگفتی، سالین درد را از بین میبرد. این اثر شگفت انگیز، اثر پلاسبو نام گرفته است.
«فابریتزیو بندتی» از دانشگاه تورین ایتالیا، آخرین مرحله از آزمایش پلاسبو را تغییر داد. او در آخرین مرحله آزمایش (که از آب نمک به جای مرفین استفاده میشود) بدون اطلاع شخص داوطلب، مادهای به نام نالوکسان را نیز به محلول سالین اضافه نمود. (نالوکسان دارویی است که تاثیرات مرفین را خنثی میکند) آزمایش نتیجهای کاملاً غیر قابل انتظار داشت. در این حالت، سالین دیگر درد را از بین نمیبرد. اما چگونه میتوان پدیده عجیب پلاسبو را توضیح داد؟ اکنون چندین دهه است که پزشکان این اثر را که حاکی از تأثیر ذهن انسان بر روی جسم او است، میشناسند. نتایج جدید حاصل از افزودن نالاکزون به آزمایش پلاسبو نیز به خوبی نشان میدهد که ذهن میتواند اثری معادل فرآیندهای بیوشیمیایی در بدن داشته باشد.
بندتی در آزمایش دیگری نشان داد که طی آزمایش پلاسبو حتی میتوان رعشه عضلانی را در بیماران مبتلا به پارکینسون کاهش داد. (و به یاد داشته باشید که این کار، تنها با استفاده از محلول آب نمک انجام میشود!) او در مورد نتایج این آزمایشات میگوید: «یک چیز مسلم است و آن این است که ذهن بر روی سیستم بیوشیمیایی بدن تأثیر میگذارد.» اما مسئله اساسی آن است که اکنون هیچ توضیح علمی برای تبیین چگونگی تأثیر متقابل ذهن و جسم وجود ندارد.
12- مسئله افق کیهانی
جهان ما در مقیاس کیهانی به طرز شگفت انگیزی یکنواخت به نظر میرسد. اگر از یک سوی جهان قابل مشاهده تا سوی دیگر آن نظر افکنیم، خواهیم دید که تابش ریزموج پس زمینه کیهانی که تمامی کیهان را پر کرده است، در سرتاسر جهان دمایی یکسان دارد. ممکن است این مسئله در نگاه اول، چندان عجیب و غریب به نظر نرسد اما به یاد داشته باشیم که دو سوی کیهان قابل مشاهده، ۲۸ میلیارد سال نوری با همدیگر فاصله دارند و این در حالی است که از عمر جهان ما تنها ۱۴ میلیارد سال میگذرد.
از آنجایی که هیچ چیز نمیتواند سریعتر از نور حرکت کند پس برای تابش گرمایی هیچ راهی وجود نداشته که در این مدت کوتاه، از یک افق کیهانی به افق دیگر رسیده و نقاط گرمتر و سردتر را متعادل کرده و تعادل گرمایی موجود در کیهان را که امروزه مشاهده میشود ایجاد نماید.
این مسئله افق کیهانی دردسر بزرگی برای کیهانشناسان محسوب میشود، آنچنان دردسری که در بعضی موارد برای رهایی از آن، دست به دامان راه حلهای نه چندان معقولی نظیر مدل تورم کیهانی شدهاند. (و اصطلاحاً خود را از چاله به چاه انداختهاند) در مدل تورمی چنین فرض میشود که کل جهان در اولین لحظات پس از پیدایش خود دچار یک انبساط ناگهانی فوق العاده عظیم شده است، به طوری که تنها ظرف ۳۳-۱۰ ثانیه، ۱۰۵۰ برابر شده است! هرچند با چنین فرضی میتوان مسئله افق کیهانی را حل شده پنداشت، اما همان طور که «مارتین ریس»، اخترفیزیکدان مشهور دانشگاه کمبریج میگوید: «مشکل اصلی اینجاست که هیچ کس نمیداند چه عاملی میتوانسته این انبساط ناگهانی (تورمی) را ایجاد کرده باشد.»
بنابراین در عمل، نظریه تورمی یکی از مسائل جهان را حل میکند اما مسئله دیگری به جای آن ایجاد میکند. فرض دیگری که میتواند مسئله افق کیهانی را حل کند، فرض متغیر بودن سرعت نور است، اما باز هم چرایی این تغییر، بیپاسخ میماند. خلاصه اینکه باید گفت یکنواختی تابش ریز موج پس زمینه کیهانی، علتی ناشناخته دارد.
11- پرتوهای کیهانی با انرژی فوق العاده زیاد
بیش از یک دهه است که فیزیکدانها پرتوهای کیهانیای را مشاهده کردهاند که براساس نظریههای موجود نباید وجود داشته باشند! پرتوهای کیهانی ذراتی زیر اتمی هستند که با سرعتی نزدیک به سرعت نور در گستره کیهان در حرکتند. این ذرات عموماً پروتون هستند، هرچند که هستههای اتمی سنگین نیز در میان آنها به چشم میخورد. دانشمندان بر این باورند که منبع برخی از این پرتوها احتمالاً انفجارهای عظیم ابر نواختری است، اما چگونگی ایجاد پرانرژیترین این پرتوها -که پرانرژیترین ذراتی هستند که در جهان مشاهده شدهاند- هنوز برای بشر ناشناخته است. براساس نظریههای پذیرفته شده در فیزیک، این پرتوهای کیهانی تنها میتوانند از منبعی در درون کهکشان ما ایجاد شده باشند و نه خارج از آن. اما اخترشناسان هیچ منبعی را در درون کهکشان پیدا نکردهاند که بتواند چنین ذرات پرانرژیای ایجاد کند. پس این ذرات پرانرژی از کجا آمدهاند؟
10- نتایج آزمایشات هومیوپاتی
مادلین انیس، دانشمند داروشناس دانشگاه کوئینز ایرلند از مخالفان سرسخت هومیوپاتی بود. در هومیوپاتی گفته میشود که اگر یک ماده دارویی را در آب حل کرده و فرآیند انحلال را آن قدر ادامه دهیم که به لحاظ آماری حتی یک مولکول از ماده مزبور نیز در حجم مورد نظر باقی نماند، اثر دارویی این آب (که از نظر علم شیمی عملاً با آب خالص تفاوتی ندارد) همچنان حفظ میشود. اما مخالفت «انیس» با هومیوپاتی همچنان ادامه داشت تا زمانی که تصمیم گرفت عملاً دست به کار شده و با انجام آزمایشی علمی، یک بار برای همیشه پوچ بودن هومیوپاتی را نشان دهد.
او در مقالهای که اخیراً منتشر کرده آزمایشهای گروه خود را در مورد تاثیرهای محلول فوق خالص هیستامین روی گلبولهای سفید خون که در بروز التهاب مؤثر بودند توضیح میدهد. آزمایش «انیس» در چهار آزمایشگاه علمی دیگر نیز عیناً تکرار شد و با کمال شگفتی مشخص شده است محلولهای -هومیوپاتیک هیستامین- آنقدر رقیق شدهاند که احتمال وجود حتی یک مولکول هیستامین نیز در حجم معینی از آنها وجود ندارد، دقیقاً همانند هیستامین عمل میکنند. «انیس» در انتهای مقاله خود چنین مینویسد: «از آنجایی که ما از توضیح این پدیده عجیب و غریب عاجز بودیم، نتیجه آزمایشهای خود را منتشر کردیم تا بدین وسیله دیگران نیز به تحقیق بیشتر در مورد این مسئله تشویق شوند.» و ادامه میدهد: «اگر آنچه اتفاق افتاده واقعیت داشته باشد، تاثیرات ژرفی بر علم خواهد گذاشت و در آن صورت ناگزیر خواهیم بود در بنیادهای تمامی فیزیک و شیمی تجدید نظر کنیم.»
9- ماده تاریک
اگر کامل ترینشناختی را که اکنون نسبت به نیروی گرانش داریم، برای تبیین چگونگی چرخش کهکشانها به کار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد: کهکشانها با چنان سرعتی در حال چرخشند که باید تاکنون مضمحل میشدند. به عبارت دیگر، در کهکشانها آنقدر جرم وجود ندارد که آنها را با سرعتی که اکنون مشاهده میکنیم به چرخش درآورد. ورا روبین اخترشناس موسسه کارنگی واشینگتن، اولین کسی بود که در دهه ۱۹۷۰ به این مسئله عجیب و ناشناخته پی برد. بهترین عکس العمل فیزیکدانها برای حل این مسئله آن بود که فرض کنند ماده بیشتری در فضای درون کهکشانها وجود دارد؛ مادهای که برای ما غیر قابل مشاهده است.
اما مشکل اساسی در اینجا است که تاکنون هیچ کس نتوانسته در مورد چیستی این «ماده تاریک» توضیح قابل قبولی ارائه دهد. در واقع باید گفت که مسئله «ماده تاریک» شکافی اساسی در دانش امروز بشر ایجاد کرده است. مشاهدات اخترشناسی حاکی از آن است که ماده تاریک باید حدود ۹۰ درصد کل جرم جهان را تشکیل دهد و این مسئله وحشتناکی است که ما از ماهیت این ۹۰ درصد جرم جهان هیچ چیز ندانیم.
8- متان مریخی
در سال ۱۹۷۶ کاوشگر وایکینگ روی مریخ موادی را با کربن ۱۴ نشانه گذاری کرد. این مواد گاز متان منتشر میکردند. تحقیقاتی که به موازات این کشف انجام شد حضور میکروارگانیسمها را تائید کرد. اکنون تازهترین تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا یک ریتم شبانه روزی را در سطح سیاره سرخ نشان میدهد که در این ریتم فعالیتهای بیوشیمیایی دیده میشود. ریتمهای شبانه روزی میتوانند به معنی آغاز زندگی باشد.
7- تترا نوترونها
اصل طرد پائولی یک اصل در مکانیک کوانتوم است. این اصل بسیار مهم بیان میکند که در یک سیستم کوانتومی، دو یا چند فرمیون همسان (مثلاً دو الکترون) نمیتوانند همزمان حالت کوانتومی یکسانی داشته باشند. این اصل را ولفگانگ پائولی فیزیکدان اتریشی در ۱۹۲۵ بیان کرد. براساس اصل طرد پائولی، دو نوترون در یک سیستم یکسان با خاصیت همسان نمیتوانند یک خاصیت کوانتومی داشته باشند. اما آزمایشی که در فرانسه انجام شد توانست چهار نوترون را در این موقعیت ممنوعه شناسایی کند. به این ترتیب دانشمندان در مورد این اصل دچار سردرگمی شدند.
6- مسیر عجیب و غریب کاوشگر پایونیر
این داستان واقعی مربوط به دو سفینه فضایی است. کاوشگر اول یعنی پایونیر ۱۰ در ۱۹۷۲ و دیگری یعنی پایونیر ۱۱ یک سال بعد از آن به فضا پرتاب شد. هر دوی این کاوشگرها طی این مدت (بیش از ۳۰ سال) در حال دور شدن از سیاره ما و عبور از نواحی کاوش نشده منظومه شمسی بودند. اما مسئله عجیب در مورد آنها مسیری است که تاکنون در اعماق فضا پیمودهاند.
اندازه گیریها نشان میدهد که نیرویی ناشناخته در اعماق فضا سبب شتاب گرفتن و افزایش سرعت این کاوشگرها شده است. هرچند میزان این شتاب اندک است (حدود یک نانومتر بر مجذور ثانیه یا معادل یک ده میلیاردیم شتاب گرانش زمین) اما همین شتاب اندک تاکنون موجب تغییر مسیر پایونیر ۱۰ به اندازه ۴۰۰ هزار کیلومتر نسبت به مسیر پیش بینی شده گردیده است. در مورد پایونیر ۱۱ هرچند که ارتباط مرکز کنترل ناسا با این کاوشگر در سال ۱۹۹۵ قطع شد اما تا آن زمان، میزان تغییر مسیر آن از مسیر پیش بینی شده دقیقاً مشابه پایونیر ۱۰ بوده است. اما چه اتفاقی برای این دو سفینه در اعماق فضا افتاده است؟
هیچ کس پاسخ این پرسش را نمیداند. تاکنون چندین فرضیه نظیر وجود خطای نرم افزاری، تأثیر باد خورشیدی و همچنین وجود نشتی در منبع سوخت این کاوشگرها مطرح شدهاند، اما بررسیهای بیشتر تمامی این فرضیهها را رد کرده است. بنابراین ممکن است عامل این نیرو، نوعی تأثیر گرانشی باشد که برای بشر کاملاً ناشناخته است. در واقع برخی از فیزیکدانها که از توضیح این پدیده اسرارآمیز درمانده شدهاند، آن را با برخی پدیدههای غیرقابل توضیح دیگر (نظیر انرژی تاریک و یا متغیر بودن ثابتهای بنیادین فیزیک) مرتبط میدانند. به هر حال دانشمندان برای بررسی دقیقتر این مسئله نیازمند ارسال کاوشگر جدیدی به مرزهای منظومه شمسی هستند تا به طور ویژه به بررسی تاثیرهای ناشناخته و غیرعادی گرانش در آن منطقه بپردازند. بنابر نظر برخی فیزیکدانها، چنین بررسیهایی ممکن است به نگرشی کاملاً جدید در فیزیک منجر شود.
5- انرژی تاریک
این مسئله یکی از مشهورترین و چالش برانگیزترین مسائل در حوزه فیزیک است. تا سال ۱۹۹۸ تمامی دانشمندان بر این باور بودند که سرعت انبساط جهان در حال کاهش است اما در آن سال اخترشناسان با کمال شگفتی کشف کردند که برعکس، انبساط جهان در حال شتاب گرفتن است. کاترین فریز، کیهانشناس دانشگاه میشیگان در این باره میگوید: «نظریه پردازان که هنوز از این اکتشاف شگفت انگیز بهت زده هستند، از آن زمان تاکنون برای ارائه توضیحی قابل قبول برای تبیین این پدیده اسرارآمیز دست و پا میزنند. ما امیدواریم که مشاهدههای آینده در مورد ابر نواخترها، خوشههای کهکشانی و غیره سرنخهای جدیدی را به ما ارائه دهند.»
یک احتمال آن است که ویژگی خاصی از خلأ که اختر فیزیکدانها آن را انرژی تاریک نامیدهاند، عامل شتاب گرفتن انبساط جهان باشد. احتمال دیگر آن است که لازم باشد نظریه نسبیت عام اینشتین را در مقیاسهای کیهانشناختی اصلاح کنیم. به هر حال این مسئله یکی از بزرگترین پرسشهای بیپاسخ برای بشر امروز است.
4- دهمین سیاره یا سیاره ایکس
نپتون بر اساس محاسبات ریاضیدانانی به نامهای جان کاچ آدامز و اوربین لوویه کشف شده بود تا توضیحی بر اختلافات موجود میان مدار محاسبه شده و رصد شده سیارات اورانوس، زهره و مشتری باشد. پس از کشف نپتون، هنوز هم اختلاف نورهایی در مدار این سیارات دیده میشد. دامنه این اختلافات نوری حتی به مدار نپتون نیز رسیده بود. این اطلاعات و ابهامات موجود اخترشناسان را به این فرضیه سوق داد که احتمالاً باز هم سیاره دیگری این بار ماورای سیاره تازه کشف شده نپتون وجود دارد. دو دانشمند به نامهای ویلیام پیکرینگ و پرسیوال لاول، هر یک مستقل از دیگری، جرم و مسیر این سیاره فرضی را محاسبه کردند که لاول پیشاپیش آن را «سیاره ایکس» نامیده بود.
کاوشهای تصویری که بر مبنای این محاسبات انجام گرفته بودند، تا مدتها بیثمر ماندند، سرانجام اخترشناسی به نام کلاید تامبا شیئی را که این همه چشم به انتظارش بودند در منهای ۶ درجه از موقعیت پیش بینی شده، شناسایی کرد. این سیاره جدید، نام پلوتو را به خود گرفت. اما طولی نکشید که مشخصات آن (قطر ظاهری کم و درخشش آنکه بسیار کمتر از پیش بینیها بود) این تردید را بوجود آورد که جرم پلوتو بسیار کمتر از آن مقدار است که بتواند اختلالی ویژه در حرکات اورانوس و نپتون بوجود بیاورد.
3- سیگنال فضایی ناشناخته
جری امان از دانشگاه ایالتی اوهایو در ۱۵ آگوست ۱۹۷۷ این سیگنال اسرارآمیز را با استفاده از رادیوتلسکوپ بیگ ایر (به معنای گوش بزرگ) ثبت کرد. طول زمانی این سیگنال ۳۷ ثانیه بود.
امروزه پس از گذشت ۲۸ سال هنوز هیچ کس منبع آن سیگنال ناشناخته را که از اعماق فضا منتشر میشد نمیداند. «امان» میگوید: «هنوز هم در پی توضیح قابل قبولی در مورد منبع آن سیگنال عجیب هستم.»
این سیگنال که از سوی منبعی در صورت فلکی قوس منتشر میشد، محدوده فرکانسی باریکی حول و حوش ۱۴۲۰ مگاهرتز داشت. این فرکانس در محدودهای از فرکانسها واقع است که براساس توافقهای بین المللی برای استفادههای مخابراتی ممنوع بوده و از آن استفاده نمیشود و همین امر، احتمال اینکه سیگنال ثبت شده، حاصل از تداخل امواج مخابراتی زمینی باشد را عملاً منتفی میکند، اما منابع نجومی دیگری نیز که به طور طبیعی تابش میکنند، عموماً گستره فرکانسی بسیار بالاتری دارند. پس منشاء این سیگنال فضایی اسرارآمیز چه بوده است؟ آیا ممکن است این سیگنال، توسط یک تمدن فرازمینی بسیار پیشرفته و از طریق یک آنتن فرستنده فوق العاده بزرگ و قدرتمند فرستاده شده باشد؟
2- ثابتهای متغیر فیزیک
در سال، ۱۹۹۷ اخترشناسی به نام «جان وب» با همکاری گروهش از دانشگاه نیوساوت ولز استرالیا، نوری را که از اختروشهای دوردست به زمین میرسد، تجزیه و تحلیل کرد. نور این اختروشها طی سفر ۱۲ میلیارد سال نوری تا زمین از میان ابرهای میان ستارهای حاوی عنصرهای فلزی نظیر آهن، نیکل و کرم عبور میکنند. وِب دریافت که انرژی فوتونهای جذب شده از نور اختروشها توسط اتمهای فلزی مزبور با آنچه مورد انتظار است، تفاوت دارد.
اگر چنانچه مشاهدههای انجام شده صحت داشته باشد، تنها توضیح قابل قبول برای این پدیده عجیب آن است که باید ثابت آلفا (که یکی از ثابتهای بنیادین فیزیک محسوب میشود) در زمانی که نور اختروش در حال عبور از میان ابرهای میان ستارهای بوده، مقداری متفاوت از مقدار فعلی داشته باشد. اما این امر، خود، تحولی اساسی در علم فیزیک محسوب میشود، چرا که آلفا ضریب ثابت فوق العاده مهمی است که چگونگی برهم کنش نور با ماده را تعیین میکند. علاوه بر آن، این کمیت براساس نظریههای فعلی باید مقداری ثابت داشته باشد، چراکه خود به ثابتهای بنیادین دیگری نظیر بار الکترون، سرعت نور و ثابت پلانک وابسته است (مگر آنکه برخی از این ثابتهای بنیادین نیز متغیر بوده و با گذشت زمان تغییر کنند).
در ابتدا هیچ فیزیکدانی نمیخواست صحت اندازه گیریهای انجام شده توسط وِب را بپذیرد. حتی خود «وب» و تیمش نیز سالها در تلاش بودهاند تا بلکه خطایی در اندازه گیریهای خود بیابند، اما تمامی این تلاشها تاکنون بینتیجه بوده است.
1- همجوشی هستهای سرد
به نظر میرسد پس از گذشت ۱۶ سال از مطرح شدن این پدیده، موج همجوشی سرد دوباره به آزمایشگاههای تحقیقاتی جهان بازگشته است. در واقع مسئله همجوشی سرد، هیچگاه از آزمایشگاهها کاملاً بیرون نرفت. به عنوان مثال، تنها در آزمایشگاههای نیروی دریایی آمریکا در فاصله زمانی ۱۹۸۹ تا، ۱۹۹۹ بیش از ۲۰۰ آزمایش بر روی همجوشی سرد انجام شد تا مشخص شود آیا امکان وقوع واکنشهای هستهای انرژی زا در دمای اتاق وجود دارد یا خیر و اکنون بسیاری از محققان بر این باورند که وقوع چنین پدیده شگفت انگیزی ممکن است (واکنشی که تا پیش از آن تصور میشد تنها در دمای چندین میلیون درجهای قلب ستارهها ممکن است).
اگر همجوشی سرد قابل کنترل شود، بسیاری از مسائل انرژی جهان حل خواهد شد و بنابراین جای تعجب نیست که وزارت انرژی آمریکا به نتیجه تحقیقات همجوشی سرد، علاقهمند باشد. وزارت انرژی آمریکا در دسامبر ۲۰۰۴ طی یک بررسی مشروح بر روی مجموعه آزمایشهای انجام شده در ارتباط با همجوشی سرد این مسئله را یک مسئله باز اعلام کرد و از تأمین منابع مالی برای انجام آزمایشهای بیشتر در مورد این پدیده ناشناخته خبر داد.
این حرکت وزارت انرژی آمریکا، چرخشی ۱۸۰ درجهای در باورهای قبلی محسوب میشود. اولین گزارش رسمی این وزارتخانه در مورد مسئله همجوشی سرد به ۱۵ سال پیش بازمی گردد. در آن گزارش آمده بود که آزمایشهای مارتین فلایشمن و استنلی پونز از دانشگاه یوتا که برای اولین بار در جهان، امکان وقوع همجوشی سرد را در ۱۹۸۹ مطرح کرده بودند، غیر قابل تکرار و احتمالاً نادرست است. این دو فیزیکدان طی آزمایشی به این نتیجه رسیده بودند که با فروبردن الکترودهایی از جنس پالادیم در آب سنگین میتوان مقدار فراوانی انرژی آزاد کرد. آنها معتقد بودند که اِعمال ولتاژی بر روی الکترودهای مزبور، منجر به نفوذ و حرکت هستههای دوتریم در شبکه مولکولی پالادیم شده و با غلبه بر نیروی دافعه الکترواستاتیک، این هستهها به همدیگر جوش خورده و انرژی آزاد میکنند.
اما مسئله اصلی در مورد پدیده همجوشی سرد آن است که براساس تمامی نظریههای پذیرفته شده علمی، وقوع همجوشی هستهای در دمای اتاق، پدیدهای غیرممکن است. دیوید ناگل از دانشگاه جورج واشینگتن در این باره معتقد است همان گونه که ۴۰ سال طول کشید تا پدیده ابررسانایی توسط علم تبیین شد، نمیتوان امکان وقوع همجوشی سرد را (حتی اگر علم فعلی بشر آن را غیرممکن بداند) نادیده گرفت.
توی موضوع افق کیهانی یکسان خواستم بگم طول جهان هستی حدود 100 میلیارد سال نوریه نه 28
سلام دوستان-سالهاست این سئوال برایم مطرح بوده وهست-اگر درمیلیاردها سیاره موجوداتی با تکنولوژی های بسیار پیشرفته بوده وهستند از حداقل 3000 سال تاکنون با ان فناوری ها بسیارجلوترازما-بجای این قایم باشک های 3000 ساله!-چطور حتی واضح وگویا وحتی بزبان ماشین(رباتیک) :پیامی-کامنتی!-حرفی وحدیثی بطور شفاف هنوز نداریم؟!.-یعنی زبانهای ما وارتباط با ما که بقولی خیلی از انها عقب تریم این قدر برای ان ها باید مشکل باشد؟!.-فکر نمی کنید مقداری موضوع عمدا بزرگ شده باشد؟-شاید ازمایشهای فوق سری سلاحهای بسیار پیشرفته وفوق محرمانه خود ناسا باشد؟!. ایا برای شما قابل قبول است حداقل درطول 3000 سال قبل تاحالا-بیشتر پیش کش!-برای تمدنهای… بیشتر بخوانید »
لطفا رنگ فونت تیتر های مطالب رو عوض کنید چون غیر قابل خواندن هستند ممنون
در پاسخ به شما دوست عزیز باید بگم که وقتی پیشرفت حاصل میشه استفاده از راه های قدیمی امری غیرعقلانیه مثلا در گذشته های دور انسان ها به وسیله دود با هم ارتباط برقرار می کردند آیا عقلانیه الان هم بشر با دود ارتباط برقرار کنه؟ بشر امروزی تا چند صد سال قبل امواج الکترومغناطیس رو کسف نکرده بود و وقتی کشف کرد تمام راه های ارتباطی رو بر اساس امواج الکترومغناطیس پایه گذاری کرد. الان ممکنه موجودات فرازمینی با چیزی غیر از الکترومغناطیس ارتباط برقرار کنه و درک اون برای زمینی ها مشکل باشه. یا شاید حیات فرازمینی ها… بیشتر بخوانید »
آره ولی این بیچاره منظورش فونت تیتر بود نه همجوشی هسته ای سرد mrgreen neutral