بشر با ذهن خلاق و طبیعت کنجکاو و پژوهشگر خود دست به اختراعات گوناگون میزند. در این میان اختراعاتی ممکن است در زمان خود سر و صدای زیادی به پا کند اما به مرور زمان آن اختراع به یک فاجعه مخرب بیانجامد. مثالهای متعدد از اینگونه اختراعات بشری وجود دارند از قبیل بمب اتم، دستکاریهای ژنتیکی کنترل نشده و غیر انسانی و …. در این پست تنها به ۵ مورد از خطرناکترین اختراعات بشر اشاره میکنیم.
5- روغن و چربیهای هیدروژنه
هیدروژنه کردن معمولترین روش تغییر دادن روغن طبیعی است. این فرآیند اثرات اساسی بر روی سلامتی دارد. توجیه صنعت در مورد آن فراهم کردن روغنی به حالت جامد (پلاستیک مانند) برای مصرف کنندگان است که ماندگاری خوبی در قفسه و انبار فروشگاهها نیز دارد.
این روش اسیدهای چرب (چربیها) غیراشباع و ضروری را تغییر میدهد. طی این فرآیند روغنها در دمای بالا (بین ۱۲۰ تا ۲۱۰ درجه) و تحت فشار و درحضور کاتالیزور فلزی (معمولاً نیکل و گاهی پلاتین و حتی مس) در طول مدت ۶ تا ۸ ساعت با هیدروژن واکنش میدهند. کاتالیزور نیکل که اغلب برای هیدروژنه کردن استفاده میشود در حقیقت ترکیب آلومینیوم و نیکل با نسبت مساوی است. باقیمانده هر دو فلز در روغن هیدروژنه یا قسمتی هیدوژنه شده توسط مصرفکنندگان خورده میشود. آلومینیوم در بدن انسان با بیماریهایی چون آلزایمر، سرطان و پوکی استخوان در ارتباط است.
تابهحال دو نوع روش برای هیدروژنه کردن استفاده شدهاست. روش اول هیدروژنه کامل و روش دوم هیدروژنه نسبی (ناقص یا قسمتی هیدروژنه کردن) روغن است. در هیدروژنه کامل، روغن (که اغلب روغن تصفیه شده با کیفیت بسیار پائین است) به طور کامل تبدیل به یک تکه چربی اشباع بدون املاح و ویتامینها میشود که به علت بلند بودن زنجیرهای آن قابلیت ذخیره سازی در بدن را دارد. علی رغم تمام تهدیدهای سلامتی روغن هیدروژنه کامل، روش دیگر یعنی هیدروژنه کردن به طور نسبی (ناقص) خطرات بسیار جدیتری برای سلامتی با خود به همراه دارد.
طی این روش بخشی از روغن تبدیل به چربی اشباع میشود و قسمت باقیمانده آن چربیهای غیر اشباع میباشد که اغلب مولکول آنها با مولکولهای چربی قبل از انجام فرآیند متفاوت است. در این فرآیند به علت نبود هیچگونه کنترل، محصول فرآیند ترکیبی از ایزومرهای مختلف روغن (ازجمله ایزومرهای ترانس) میباشد.
ترکیب حاصل که آن هم بدون هرگونه مواد مغذی است، از نظر تنوع ایزومرهای مصنوعی بسیار متنوع میباشد. بدن ما نمیتواند از این ایزومرهای مصنوعی مانند روغنهای طبیعی استفاده کند و تابهحال عوارض سلامتی کلیه این ایزومرها به علت تنوع آنها مورد بررسی قرارنگرفته است.
محصولات ساختهشده با این روغنها بسیار سمی هستند. به طور مثال ۶۰ گرم مارگارین (کره گیاهی) حاوی دو برابر مقدار سمی است که ما از الباقی غذاهای روزانه خود از هر نوع دیگری میتوانیم دریافت کنیم.
یکی از ایزومرهای تولید شده در فرآیند هیدروژنه کردن که در سرخ کردن توسط روغنهای گیاهی نیز تولید میشود (همچنین در فرآیند بو گیری روغنهای گیاهی نیز تولید میشود)، ایزومر ترانس است. طی تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد و دیگر مراکز تحقیقاتی ثابت شدهاست مصرف این نوع ایزومر روغن علاوه بر بالا بردن کلسترول، اختلال در عملکرد چربیهای ضروری، پایین آوردن HDL و بالا بردن تری گلیسرید در موارد زیر نیز مؤثر است.
4- زِپْلین (Hydrogen Zeppelins)
کشتی هوایی نوعی کشتی پرنده است که موتور دارد. مدلهای پیشرفته آن برای شناور ماندن در هوا با گاز هلیم پر میشوند. در زیر آن اتاقکی قرار دارد که میتواند تا بیست نفر مسافر حمل کند. موتورهایی که پروانهها را میچرخانند تا کشتی هوایی را به جلو ببرند به این اتاقک متصل میشوند. بر خلاف بالون، حرکت کشتیهای هوایی به باد بستگی ندارد. خلبان میتواند ان را به وسیله یک سکان بزرگ هدایت کند. کشتی هوایی نیز مانندهواپیما سکانِ افقیِ متحرکی دارد که باعث میشود کشتی هوایی صعود کند یا شیرجه برود.
یک کشتی هوایی با طول ۶۰ متر میتواند ۲۰ نفر را در خود جای دهد. کشتی هوایی از اتاقک، موتورها، سطوح کنترل، دماغه، بال و بالون تشکیل شدهاست. زپلین LZ 129 هیندنبرگ است. این کشتی هوایی ساخت آلمان در ۱۹۳۶ است. طول این کشتی هوایی ۲۴۵ متر با خدمه ۶۱ نفری و ۳۶ مسافر است. سرعت افقی این کشتی هوایی ۱۲۵ کیلومتر در ساعت است که عرض اقیانوس اطلس را در ۶۵ ساعت طی کرد. این کشتی از دو عرشه مسافربری (با اتاقهای یک نفره و دو نفره)، ناهارخوری، قرائتخانه، سالن نوشتن، سالن استراحت (با پیانو) تشکیل شدهاست.
زِپْلین (Zeppelin) با گاز هیدروژن پر شده و به پرواز درمیآید. زپلینها در سه دههٔ اول قرن بیستم کاربردهای تجاری – نظامی زیادی داشتند. اما پس از چند اتفاق ناگوار و آتشسوزی چند مدل مشهور این وسیله، از جمله هیندنبورگ در سال ۱۹۳۷ دیگر زپلین به عنوان وسیله مسافرتی به کار گرفته نشد. و تنها برای عکسبرداری و یا امور تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرد. سازندهٔ این وسیله شخصی به نام فردیناند آدولف آگوست هنریش فن زپلین بود.
بیناکتبر ۱۹۲۹ یعنی هنگامی که گرف زپلین اولین سرویس ماورای اقیانوس اطلس را افتتاح کرد، و ۶ می ۱۹۳۷، که هیندنبورگ آتش گرفت، کشتیهای هوایی اصلیترین شیوه مسافرت هوایی با مسافت زیاد بودند.
3- عامل نارنجی (Agent Orange)
عامل نارنجی نوعی سم قوی است که ارتش آمریکا در جنگ ویتنام از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۱ برای از بین بردن جنگلهای پناهگاه ویتکنگ به کار برد. این ماده علاوه بر از بین بردن جنگلهای انبوه استوایی بر مردم ویتنام نیز آثار مرگبار فراوانی به جا گذاشت که در نسلهای بعدی مردم مناطق سمپاشی شده دیده میشود.
برآوردها نشان میدهد بر اثر این سمپاشیها، ۴۰۰ هزار نفر کشته یا ناقصالعضو شدند و در سالهای بعدی تاکنون ۵۰۰ هزار کودک با اختلالات مادرزادی زاده شدهاند.
در میان سالهای یادشده، ارتش آمریکا نزدیک به ۷۵٬۷۰۰٬۰۰۰ لیتر علفکش شیمیایی و برگزدا بر روی جنگلهای ویتنام، شرق لائوس و بخشهایی از کامبوج فروریخت تا با نابودی این جنگلها از پناه گرفتن ویتکنگها در آن که از آن نقاط به نیروهای آمریکایی حمله میکردند جلوگیری کند. هدفهای دیگر برگزدایی این بود تا مناطق روستایی این بخش از ویتنام را تضعیف کند تا روستاییان که پشتیبانهای اصلی چریکهای چپگرای ویتنام بهشمار میآمدند از منطقه گریخته و به شهرهای زیر کنترل ایالات متحده مهاجرت کنند و چریکها با مشکل تغذیه و تدارکات روبهرو شوند.
بخشی از کودکان مناطق سمپاشی شده، پنجاه سال پس از این سمپاشیها همچنان با مشکلات متعدد سلامتی زاده میشوند یا در سنین بالاتر به این مشکلات دچار میشوند. در دهه ۱۹۷۰ در شیر مادران جنوب ویتنام و در خون سربازان آمریکایی که در ویتنام بودهاند درصدهایی بالایی از دیوکسین مشاهده شد.
2- DDT
دیکلرو دیفنیل تری کلرواتان یا ددت (DDT)، به عنوان معروفترین عامل شیمیایی مبارزه با آفات همیشه مطرح بودهاست. این ماده برای اولین بار در سال ۱۸۷۴ توسط یک دانشجوی آلمانی رشته شیمی به نام اتمر زیدلر (Othmer Zeidler)، که آن را جهت پروژه پایاننامه دکترا خود انتخاب کرده بود، کشف شد. اما تا سال ۱۹۳۹ خواص حشره کشی آن کشف نشد، تا اینکه فردی به نام پاول هرمان مولر (Paul Hermann Müller) در سوییس متوجه اثرات ددت روی بندپایان شد و آن را کشف کرد.
مولر در سال ۱۹۴۸، جایزه نوبل در طب و فیزیولوژی را بهخاطر اینکه جان بسیاری از انسانها را پس از جنگ بهوسیله ددت نجات داد، دریافت کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، از ددت برای استفادههای بهداشتی در مناطقی با آبوهوای گرم استفاده شد.
همچنین بهطور گسترده در کشورهای پیشرفته بهعنوان حشرهکش در باغها، مزارع پنبه و سبزیجات استفاده شد. تا اینکه بهدلیل مقاوم شدن برخی حشرات در مقابل ددت و استفاده بیرویه کشاورزان در مزارع برای افزایش تأثیر آن و پیدا شدن ترکیبات سمی ددت در بافت چربی پرندگان و ماهیها نگرانیهای وسیعی میان مردم و دولتها در مورد استفاده از ددت پدید آمد تا سرانجام در سال ۱۹۷۳، سازمان حفاظت از محیط زیست تمام کاربردهای ددت را بهجز مصارف ضروری برای بهداشت عمومی ممنوع کرد.
تا قبل از سالهای ۱۹۷۰ که استفاده از ددت در اکثر کشورهای پیشرفته ممنوع اعلام شد، ددت یک حشرهکش ایدهآل بهنظر میرسید. برای انسان سمی نبود، اما برای حشرات بسیار سمی و کشنده بود. پیش از ددت اکثر حشرهکشها از ترکیبات آرسنیک بودند که بسیار سمی و پردوام و برای انسان خطرناک بودند.
در جنگ جهانی اول، بیش از ۵ میلیون نفر بهعلت تیفوس جان سپردند که برای جلوگیری از چنین مصیبتی نیروهای متمدن که از اهمیت ددت برای نابود کردن حشرات ناقل امراض در هوای گرم آگاه بودند، با سمپاشی اردوگاههای نظامی و اردوگاه اسیران بهوسیله ددت، از شیوع تیفوس و مالاریا و سایر امراض که بهوسیله حشرات انتقال مییابد، جلوگیری کردند.
علت آلودگی محیط زیست و تجمع ددت در بافتهای حیوانی و مقاوم شدن حشرات در برابر ددت (با تبدیل ددت به DDE و غیر فعالسازی آن)، مصرف آن بهجز برای مصارف بهداشتی ضروری ممنوع شدهاست. اما دانشمندان ترکیباتی ساختهاند که اندازه و شکل آنها مشابه ددت است و همان خواص حشرهکشی را دارد، با این تفاوت که در حد قابل قبولی از لحاظ زیستی تخریبپذیرند و در موجودات زنده هم بهجای تجمع، دفع میشوند. بهترین نمونه این ترکیبات متوکسی کلر است که بهطور گسترده در مصارف خانگی و کشاورزی برای مهار پشه و مگس بهکار میرود.
1- آزبست (Asbestos)
آزبست یا پنبهٔ نسوز یا پنبهٔ کوهی که در علم زمینشناسی به کانی نامهربان معروف است. در اصل یک کانی سیلیکاتی حاصل از ماگما و در واقع نوعی سنگ آذرین درونی است. و بهطور کلی نام گروهی از ترکیبهای معدنی منیزیوم و سیلیسیوم است که بیشتر در طبیعت به صورت الیاف معدنی و سنگ یافت میشود. این مواد به خاطر مقاومت زیادی که در برابر گرما و آتش دارند به عنوان مواد نسوز بهکار میروند.
گاهی به این ماده «پشم شیشه» نیز گفته میشود. در ساختمان پنبه کوهی یا پنبه نسوز، عناصری مانند سیلیس، منیزیوم و آهن وجود دارد. پنبهٔ کوهی در طبیعت به رنگهای سفید، قهوهای وآبی به چشم میخورد. این ماده سرطانزا و استفاده آن در اروپا و آمریکا ممنوع است. الیاف پنبهٔ کوهی میتواند به ذرات بسیار ریز و نامریی تبدیل شود. این ذرات نامریی که قطر آنها کمتر از ۰٫۵ میکرون است، در هنگام تنفس به اعماق شش نفوذ میکنند و برای همیشه در آنجا میمانند. با گذشت زمان این ذرات بر اثر تحریکات مداوم خود میتوانند سبب بیماریهای آزبستوسیس (Asbestosis)، سرطان ریه و یا بیماری مزوتلیوما (Mesothelioma) شوند که همه آنها در نهایت به مرگ منتهی میشوند.
بیماریهای ناشی از استنشاق پنبهٔ کوهی:
• آزبستوسیس
• سرطان ریه
• مزوتلیوما
• سرطان حنجره
هنگام کار با پنبهٔ کوهی باید لباسهای مخصوص پوشید.
پنبهٔ کوهی در طبیعت وجود دارد و میتواند وارد آبها شود، مدارک علمی موجود بیانگر این واقعیت است که با وجود این که پنبهٔ کوهی در شبکه آبرسانی وجود دارد، مخاطرات بهداشتی از آن مشاهده نمیشود و بررسیها نشانگر آن هستند که میزان پنبهٔ کوهی موجود در آب آشامیدنی از نظر سلامتی زیانآور نیست.
عالی و شگفت انگیز بود heart heart heart
پراید کو پس؟